چگونه ایده های پلتفرمی مناسب برای اجرا بیابیم؟
یکی از دغدغه های کنونی کارآفرینان در حوزه استارتاپ ها کمبود ایده و یافتن ایده ای مناسب برای اجراست. در اکوسیستم کارآفرینی ایران به سرعت ایده های مشابه خارج زیادی چه خوب و چه بد اجرا شدند و در حال حاضر کارآفرینان در کنار مشکلات و کمبودهای این اکوسیستم با مشکل ایده نیز رو به رو هستند. از آنجایی که بیشتر ایده های استارتاپی (حدود 80% آن ها) پلتفرمی هستند در ادامه این مطلب از Danup درباره اینکه چگونه ایده های استارتاپی پلتفرمی مناسب پیدا کنیم صحبت خواهیم کرد.
هر کسبوکاری برای حل مشکل مشتری ساخته شده است. حل مشکل مشتری باعث خلق ارزش میشود، که اگر به صورت موفقیتآمیز اجرایی شود، میتواند درآمدزا باشد. پلتفرمها، به طور خاص، عرضه و تقاضا را برای حل مشکل مشتریان در هر دو طرف، به یکدیگر متصل میکنند.
تفکر پلتفرمی و ایده های استارتاپی
یکی از الگوهایی که برای رسیدن به ایدههای استارتاپی جدید در پلتفرمها دیده میشود عبارت است از:
ایجاد ارتباط بین موجودیِ مازاد که از آن درآمدزایی نمیشود یا ارزش آن مشخص نشده است با نیازهای پاسخدادهنشده.
این امر به یک ترکیب منحصربهفرد از دو عامل نیاز دارد:
۱. موجودیِ مازاد که از آن درآمدزایی نمیشود یا ارزش آن نامشخص است: این بدان معنی است که نوعی مازاد وجود دارد که در آن لحظه نمیتوان آن را تبدیل به پول کرد. بااینحال،اگر فرصت مناسب برای صاحبان آنها فراهم شود، تمایل دارند که از آن درآمدزایی کنند. مواردی که ارزش آنها توسط مخاطبین یا بازار مشخص نشده است (مانند خلاقیت افراد) نیز از دینامیک مشابهی پیروی میکنند.
۲. نیازهای پاسخ داده نشده: دومین عامل مهم، کمبود عرضه است. بهویژه، کمبودی که باعث میشود پاسخ به تقاضا، در حال حاضر از لحاظ بهینه بودن مطلوب نباشد. ممکن است راهحلهایی برای رفع این کمبود وجود داشته باشد اما هیچکدام از آنها به اندازه کافی بهینه نیستند.
وجود تعادل بین هر دو عامل ضروری است. اگر نیاز یا تقاضای پاسخ دادهنشده زیادی وجود نداشته باشده، احتمالاً به راهحل جدیدی نیاز نباشد. اگر مازاد موجودیها هماکنون درآمدزا باشند، ممکن است رسیدن به روشهای جدید درآمدزایی برای تولیدکننده مشکل باشد.
ازاینرو، هر دو جنبه برای بقای پلتفرم به یک اندازه اهمیت دارند. همچنین بسته به اینکه کدام یک از دو طرف قویتر است، در اوایل کار (seed stage) پلتفرم تصمیمگیری میشود که ابتدا به استفاده از مازاد موجودیها توجه شود یا به تقاضاهای پاسخدادهنشده.
در ابتدا، باید به این نکته اشاره کنیم که این الگو یکی از الگوها برای پیدا کردن ایدههای جدید استارتاپی است. حتی در میان پلتفرمها، الگوهای مختلفی برای این منظور وجود دارد.
درک موجودی مازاد و کمبود عرضه
مازاد ممکن است در انواع مختلف وجود داشته باشد. ممکن است مازاد زمان، توجه، پول، یا کالاهای فیزیکی باشد. به مثالهای زیر توجه کنید:
Airbnb:
مازاد مکانهای اقامت در منطقهای خاص و در بازه زمانی مشخص
تطبیق داده میشود با
کمبود محل اقامت در همان مکان و همان بازه زمانی.
Amazon Mechanical Turk,Taskrabbit:
مازاد زمان برای انجام وظایف معین تطبیق داده میشود با کمبود زمان برای انجام همان وظایف
KickStarter، IndieGoGo:
مازاد سرمایه قابل سرمایهگذاری تطبیق داده میشود با کمبود سرمایه
Skillshare:
مازاد مهارتها و استعدادهای خاص تطبیق داده میشود با کمبود مهارتهای خاص
Quora:
مازاد دانش در یک موضوع تخصصی تطبیق داده میشود با کمبود دانش در همان موضوع
Zilok، Rentoid، Neighborrow:
مازاد اقلام فیزیکی تطبیق داده میشود با کمبود همان موارد فیزیکی
YouTube:
مازاد ایدههای خلاقانه خاص تطبیق داده میشود با کمبود سرگرمیهای خاص
این مدل تنها به شبکههای آنلاین محدود نمیشود و در فضای آفلاین نیز قابل اجرا است اما به شرطی که بتوانید تمرکز در عرضه را در یک فضای فیزیکی محدود فراهم کنید. فضاهای کاری مشترک، مانند The Hub، نمونهای از این مدل هستند که مازاد فضای کاری را با کسانی که به آن نیاز دارند مطابقت میدهند.
نکات نهایی در مورد ایدههای پلتفرمی
برای یک ایده خاص موارد زیر را شناسایی و تعیین کنید:
۱. کالایی که معامله میشود، یک بخش مورد هدف که در آن مازادِ موجودی وجود دارد و بخشی که در آن کمبود عرضه و تقاضای برآوردهنشده وجود دارد.
دوباره به این نکته باید اشاره کنیم که بخشی که موجودیِ مازاد استفادهنشده دارد یا بخشی که تقاضای برآورده نشده در آن وجود دارد، احتمالاً سریعتر وارد پلتفرم میشوند.
۲. تعیین میزان همپوشانی بین دو بخش هدف برای اینکه انتقال کالا/خدمات صورت گیرد.
از آنجایی که کمبود و مازاد موجوی باید با یکدیگر منطبق شوند، باید همپوشانی زیادی بین دو طرف وجود داشته باشد. ازاینرو، بهتر است بازاری کوچک با میزان مناسبی از همپوشانی عرضه و تقاضا، مورد هدف قرار داده شود.
۳. تعیین عواملی که بر اساس آن دو طرف با یکدیگر تطبیق داده میشوند
تطبیق باید براساس عوامل مشخصی تعیین شود تا اطمینان حاصل شود که کمبود و مازاد، شرایط یکدیگر را به صورت موفقیتآمیز برآورده میکنند. Quora تطبیقها را با قابلیتی با عنوان «Ask to Answer» تعیین میکند؛ به این صورت که براساس تاریخچه پاسخهای هر کاربر، کاربرانی را که به احتمال زیاد پاسخ یک سوال مشخص را میدانند نمایش میدهد. Airbnb تطبیق موارد مازاد و مورد نیاز را بر اساس زمان (تاریخ دقیق) و مکان (محل دقیق) صورت میدهد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.