10 بهترین استراتژی های برندینگ + نحوه انتخاب آن

برندینگ یا برندسازی قوی یکی از مهم ترین گام هایی است که صاحبان کسب وکار باید برای پیشرفت در صنعت خود بردارند. بنابراین، جای تعجب نیست که بسیاری از کارآفرینان و مدیران مارکتینگ به دنبال بهترین استراتژی های برندسازی هستند.

با توجه به استراتژی های برندینگ مختلفی که وجود دارند، پیدا کردن استراتژی مناسب برای کسب و کارتان ممکن است کمی دشوار باشد. به همین دلیل ما در این مطلب پس از تعریف کوتاه برندینگ، انواع برندینگ و بهترین استراتژی های برندسازی را به شما معرفی خواهیم کرد.

برندینگ چیست؟

برندینگ، بخش مهمی از مارکتینگ است که به کسب و کارها و افراد مختلف کمک می‌کند تا بتوانند محصولات و خدمات خود را نسبت به رقبا، متمایز کنند. معمولا برندینگ شامل ایجاد عناصری مانند لوگو، بیانیه ماموریت و طراحی می‌باشد به نحوی که با تمامی ارتباطات بازاریابی سازگار باشند.

برند شما، نشان‌دهنده شخصیت شما به عنوان یک کسب و کار است. در واقع استفاده از استراتژی های برندسازی به رشد کسب و کار شما کمک می‌کند تا فراتر از دست‌یابی به مخاطبان هدف، رشد نماید.

بسیاری از مردم فکر می‌کنند که برندسازی تماماً به ارتباطات و در معرض دید قرار دادن برند است. اما این تعریف فقط یک روی سکه است. بهترین تعریفی که می‌توان برای برندسازی داشت این است که این کار، فرآیند ایجاد ارزش برای مصرف‌کنندگان است. برندسازی شامل تمام چیزهایی است که مصرف‌کنندگان درباره کسب و کار شما می‌دانند، احساس می‌کنند و تجربه می نمایند.

حال که با مفهوم برندسازی آشنا شدید بیایید به معرفی 3 نوع از محبوب‌ترین انواع برند بپردازیم:

• برندهای خدماتی: این نوع برند بر اساس دانش، فرهنگ و تجربه‌ای است که فرد با آژانس، شرکت و افراد ارائه‌دهنده خدمات دارد.
• برندهای خرده فروشی: این نوع برند بر اساس ترکیبی از محصولات و تجربه خدمات ساخته شده است.
• برندهای محصولی: این برندها بر اساس تجربه‌ای که فرد با یک محصول خاص دارد ساخته شده‌اند مانند نایک، فورد و سونی

انواع استراتژی های برندینگ

انواع مختلفی از استراتژی های برندینگ وجود دارند که بسته به مخاطبان هدف، صنعت، بودجه و کمپین‌های بازاریابی شما، می‌توانند به کسب و کارتان کمک کنند. در ادامه 7 مورد از انواع استراتژی های برندینگ که پتانسیل ایجاد ارزش برند برای کسب و کار شما را دارند را بررسی خواهیم کرد.

1. برندینگ شخصی

برندینگ شخصی یا پرسونال برندینگ (Personal Branding)، شیوه‌ای از برندینگ است که به جای برندینگ برای کل کسب و کار، برای یک فرد مورد استفاده قرار می‌گیرد. معمولا از این نوع برندینگ برای تثبیت شخصیت، هویت و کار فرد به عنوان یک برند استفاده می‌شود. افراد مشهور، سیاستمداران، رهبران فکری و ورزشکاران از این شیوه برندینگ استفاده می‌کنند تا بتوانند بهترین نسخه خود را به مردم ارائه دهند.

به عنوان مثال، ست گودین، کارآفرین و نویسنده بیش از 20 کتاب بازاریابی، خود را به عنوان متخصص تجارت و بازاریابی معرفی نموده است. گودین، دارای برند شخصی قابل تشخیص است و امروزه افراد، او را به پست‌های کوتاه وبلاگش مرتبط می‌سازند که اید‌های او را در یک لحظه، مشخص می‌سازند. در واقع مردم به دلیل اثربخشی برند شخصی گودین، به جای یک شرکت یا سازمان، می‌خواهند بیشتر از او بشنوند.

2. برندینگ محصول

این شیوه یکی از محبوب‌ترین انواع استراتژی های برندینگ است. برندینگ محصول بر متمایز بودن و همچنین قابل تشخیص بودن یک محصول تمرکز دارد. نمادها و طرح‌ها، بخش مهمی از برندینگ محصول هستند. این اِلمان‌ها به مشتریان کمک می‌کنند تا محصول شما را به راحتی شناسایی نمایند.

برای مثال، نوشابه‌های انرژی‌زا Monster دارای بسته‌بندی و آرم‌های متمایزی هستند؛ این موضوع باعث می‌شود تا Monster از نوشیدنی‌های انرژی‌زا Red Bull متمایز شود.

3. برندینگ سازمانی

برندینگ سازمانی، ارزش اصلی کسب و کار شما می‌باشد. در واقع این شیوه، فلسفه‌ای است که کسب و کار اقدام به توسعه آن می‌نماید تا بتواند خود را به دنیا و کارمندان خود نشان دهد.

برندهای سازمانی مؤثر به دنبال نمایش مأموریت، شخصیت و ارزش‌های اصلی شرکت خود در تمامی نقاط تماسی هستند که احتمال دارد با مشتریان بالقوه و فعلی داشته باشند.

برای مثال، ارزش‌ها و مأموریت‌های اصلی نایک در تمامی پلتفرم‌ها و محصولات آن قابل تشخیص هستند. بیانیه مأموریت نایک عبارت رو به رو است: “الهام بخشیدن و نوآوری برای تمامی ورزشکاران جهان”. همچنین شعار آن‌ها یعنی “Just do it یا فقط انجامش بده” در کنار لوگوی معروف‌شان یعنی swoosh به کار گرفته می‌شود.

نایک به عنوان یک برند سازمانی، خود را در قامت برندی نشان می‌دهد که برای ورزشکاران، علاقه مندان به ورزش و هر کسی که به تناسب اندام علاقه‌مند است، مناسب می‌باشد. آن‌ها همچنین در بیانیه خود می‌گویند که معتقدند هر کسی می‌تواند یک ورزشکار باشد.

4. برندینگ خدمات

برندینگ خدمات، به نیازهای مشتری نفوذ می‌کند. شرکت‌هایی که از برندینگ خدمات استفاده می‌کنند به دنبال ارائه خدماتی هستند که در سطح جهانی می‌باشند. هدف این شیوه، استفاده از خدمات عالی به مشتریان به عنوان راهی برای ارائه ارزش به آن‌ها است. به عنوان مثال، Chick-fil-A به دلیل خدمات عالی خود به مشتریان شناخته می‌شود. در واقع امروزه کیفیت خدمات آن‌ها، مترادف با برندهای آن‌ها می‌باشد.

5. کو برندینگ (Co-Branding)

برندینگ مشترک یا Co-Branding، شکلی از برندینگ است که شرکت‌ها را به یکدیگر متصل می‌کند. در واقع کو برندینگ، شامل مشارکت بازاریابی میان دو یا چند کسب و کار می‌باشد. این کار به برندها کمک می‌کند تا تأثیر مثبتی بر یکدیگر داشته باشند و می‌تواند منجر به رشد کسب و کار، گسترش آگاهی از برند و ورود به بازارهای جدید شود. به عنوان مثال دو برند غذایی Frito Lay و Taco Bell با همکاری یکدیگر، محصول Doritos Locos Taco (تصویر زیر) را تولید کردند که برای مخاطبان هر دو طرف، جذاب بود.

6. برندینگ آنلاین

برندینگ آنلاین که با عنوان برندینگ اینترنتی نیز شناخته می‌شود به کسب و کارها کمک می‌کند تا خود را به عنوان بخشی از بازار آنلاین قرار دهند. این نوع برندینگ شامل وبسایت شرکت، پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی، وبلاگ‌ها و سایر محتوای آنلاین است. اکثر شرکت‌های موجود در بازارهای امروزی، از جنبه‌های مختلف برندینگ آنلاین یا اینترنتی استفاده می‌کنند.

7. برندینگ بدون برند (No-Brand Branding)

این شیوه برندینگ با نام برندینگ مینیمالیستی نیز شناخته می‌شود. این برندها اغلب، برندهای عمومی هستند که به دنبال آن می‌باشند تا به جای استفاده از تمامی چیزهایی که دیگران به مصرف‌کنندگان خود ارائه می‌دهند بگذارند خود محصولات به جای آن‌ها صحبت کنند.

برخی از بهترین نمونه‌های برندینگ بدون برند عبارتند از Brandless و m/f people. بسته‌بندی، رنگ‌ها و زیبایی به کاررفته در وبسایت Brandless بسیار ساده است. این سادگی با مأموریت آن‌ها که ارائه غذای با قیمت نسبتا مناسب برای افرادی که از برند خاصی استفاده نمی‌کنند می‌باشد، مطابقت دارد.

علی‌رغم آن که Brandless اخیرا پایان کار خود را اعلام کرده‌است، اما آن‌ها نمونه فوق‌العاده‌ای از برندینگ بدون برند بودند که سال‌های موفقیت زیادی را سپری کردند.

همچنین people m/f، سادگی را در همه چیز، از برندینگ و بسته‌بندی گرفته تا طراحی محصولات، رعایت می‌کند. به عنوان مثال، محصولات مراقبت از پوست آن‌ها در بطری‌هایی با رنگ‌های سیاه و سفید و فونت ساده بسته‌بندی می‌شوند.

این کار با تعهد آن‌ها به ساخت محصولات بی‌طرف جنسی و همچنین مأموریت کلی آن‌ها همسو است: “هدف ما آن است که زندگی را ساده کنیم، بنابراین شما می‌توانید روی آن چه مهم‌تر است تمرکز نمایید.” آن‌ها به رنگ‌های جیغ و فونت‌های پُر زرق و برق نیاز ندارند. در واقع آن‌ها خواهان کم‌ترین میزان جذابیت هستند.

8. برندینگ خرده فروشی

انقلاب دیجیتال به شدت صنعت خرده‌فروشی را تحت تاثیر قرار داده است. امروزه افراد بیشتری به خرید آنلاین می پردازند و به این زودی‌ها نیز این روند، تغییر نخواهد کرد.

دقیقا به همین دلیل است که برندینگ خرده‌فروشی برای حفظ مشتریان اهمیت دارد. شما باید بتوانید فعالیت‌های مرتبط با خرده‌فروشی خود را ارتقا دهید و مشتریان خود را ترغیب کنید تا از فروشگاه خرده‌فروشی شما خرید کنند.

در واقع تجربه‌هایی را در فروشگاه خود ارائه دهید که مشتری بخواهد باز هم آن‌ها را تجربه کند: چیدمان فروشگاه، نورپردازی، دکور، موسیقی، تصاویر نمایش داده شده و… که می توانید تمامی این موارد را با دقت انتخاب کنید.

به عنوان مثال Trader Joe، یک فروشگاه مواد غذایی مستقر در ایالات متحده است که برندینگ خرده‌فروشی را به خوبی انجام می‌دهد. زمانی که وارد Trader Joe می‌شوید، احساس صمیمانه‌ای شما را فرا می‌گیرد.

دکور خاص و نمونه‌های غذایی ارائه شده در Trader Joe، تجربه‌ی خارق‌العاده‌ای (و خوش‌مزه!) را خلق می‌کنند. در واقع این‌ها مواردی هستند که یک فروشگاه اینترنتی نمی‌تواند آن‌ها را تکرار کند!

9. برندینگ آفلاین

توصیه‌های زیادی درباره برندینگ آنلاین شده است. هر کجا که می‌روید می‌توانید راهنماها و نکاتی برای جلب توجه در رسانه‌های دیجیتال بیابید. اما نیازی نیست که خود را برای برندینگ به روش‌های آزموده شده و تکراری محدود کنید. کمی خلاقیت به خرج دهید و رویکردهای دیگری مانند شرکت در نمایشگاه و اجاره غرفه و دعوت از رسانه‌ها را امتحان کنید.

اگرچه برندینگ آفلاین به طور چشمگیری تضعیف شده است، اما هنوز هم کاربرد دارد. شما می‌توانید از بیلبوردها، غرفه‌های نمایشگاه‌ها، تبلیغات چاپی، کاور وسایل نقلیه و غیره استفاده کنید تا بتوانید نام و محصولات برند خود را به نمایش بگذارید.

در واقع شما بهتر از هر فرد دیگری، کسب و کار خود را می‌شناسید، بنابراین روشی را انتخاب کنید که مناسب شما است. به تخصص خود فکر کنید و برندینگ آفلاین خود را آغاز کنید.

صرفا از این موضوع مطمئن شوید که هویت برند ثابتی را هم به صورت آنلاین و هم آفلاین ارائه می کنید. این کار، برندینگ شما را تقویت می‌کند و به طور همزمان باعث ایجاد اعتماد و وفاداری در مشتریان می‌شود.

10. برندینگ جغرافیایی و فرهنگی

برندینگ جغرافیایی، حول محصولاتی است ​​که می‌توانید آن‌ها را فقط در یک منطقه خاص خریداری کنید. مجموعه «Been There Series» استارباکس را در نظر بگیرید. تنها جایی که می‌توانید یک لیوان استارباکس با طرح مجسمه آزادی بخرید، نیویورک است.

برندینگ فرهنگی به جای جغرافیا، بر جنبه‌های فرهنگی یک کشور یا مکان تمرکز دارد و معمولا توسط شرکت‌های گردشگری و هواپیمایی اجرا می‌شود. احتمالا با شنیدن اسم ژاپن، انسن‌های معروف این کشور، چشمه‌های آب گرم یا کوه فوجی را به یاد خواهید آورد. یا مثلا با شنیدن اسم پاریس یاد برج ایفل، شیرینی ماکارون و کافه‌های جذاب در پیاده‌رو خواهید افتاد.

چگونه استراتژی برندینگ مناسب خود را انتخاب کنیم؟

اکنون که انواع استراتژی های برندینگ را می‌شناسید وقت آن است تا تصمیم بگیرید کدام نوع استراتژی برندینگ مناسب برند شماست. در ادامه سه ​​مرحله کلیدی در تعیین بهترین استراتژی برندینگ را بررسی خواهیم کرد:

1- هویت برند خود را تعیین کنید.

مهم است که بتوانید هویت برند خود را قبل از انتخاب استراتژی برندی که مناسب کسب و کار شما است، مشخص کنید. هسته اصلی هویت برند شامل ارزش‌های شما و نحوه انتقال آن ارزش‌ها از طریق محصولات یا خدمات خود به مصرف‌کنندگان است.

همچنین نمایش بصری نقش مهمی در هویت برند شما ایفا می‌کند؛ از لوگو و پالت رنگ گرفته تا طراحی وبسایت و زیبایی‌شناسی رسانه‌های اجتماعی. در واقع شما به عنوان یک برند، چه کسی هستید یا می‌خواهید چه کسی باشید؟

2- اهداف و مخاطبان برند خود را مشخص کنید.

در مرحله بعد باید اهداف خاص برند خود و مخاطبان هدف را شناسایی کنید. شناسایی اهداف شامل ایجاد جدول زمانی از اهداف تعریف‌شده برای رسیدن به آن‌ها است؛ مثلا افزایش میزان مشاهده، به دست آوردن ترافیک بیشتر برای وبسایت، افزایش تعامل در رسانه‌های اجتماعی و غیره.

شما باید KPIهای خاص و جدول زمانی دقیقی برای تاریخی که می‌خواهید به آن اهداف برسید تنظیم کنید. شناسایی مخاطبان هدف می‌تواند از طریق تعیین نحوه برنامه‌ریزی برای دستیابی و ارتباط با آن‌ها به هدایت استراتژی شما کمک کند.

3- صنعت خود را تجزیه و تحلیل کنید.

از طریق انجام تجزیه و تحلیل رقبا می‌توانید بفهمید که کدام استراتژی‌ها برای برندهای دیگر به خوبی نتیجه داده‌اند و کدام یک نیز اینگونه نبوده‌اند. تجزیه و تحلیل رقبا نه تنها شما را قادر می‌سازد تا استراتژی برندینگ مناسب کسب و کار خود را انتخاب کنید، بلکه به شما کمک می‌کند تا تهدیدها و فرصت‌های احتمالی در بازار مربوط به خود را نیز کشف کنید.

سخن آخر

بهترین استراتژی های برندینگ از طریق کمک کردن به حل مشکلاتی که بازار هدف شما با آن مواجه است، میزان آگاهی از برند شما را افزایش می‌دهند. اگر بتوانید برای چیزی که مخاطبان را آزار می‌دهد راه‌حلی ارائه دهید، موفق خواهید شد. برای انجام این کار، باید ماهیت دقیق هویت برند خود را مشخص کنید و از استراتژی‌هایی که در این مقاله به معرفی آن‌ها پرداختیم، بهره ببرید.

سوالات متداول