ریتنشن مارکتینگ یا بازاریابی بازگشتی چیست؟ + مراحل انجام آن
ریتنشن مارکتینگ Retention Marketing یا بازاریابی بازگشتی، یکی از شاخه های مهم بازاریابی است که مد نظر قرار دادن آن می تواند به طرز بسیار چشم گیری از هدر رفتن انرژی، زمان و بودجه بیزینس ها جلوگیری کند و به عبارت بهتر، یک بهینه سازی پر فایده برای مدیریت انرژی، زمان و بودجه بیزنس ها پدید آورد.
زمانی که صحبت از مارکتینگ یا بازاریابی به میان می آید، ذهن همه ما به سمت تاکتیک ها و روش های جذب مشتری و افزایش فروش می رود. در حالی که مارکتینگ یا بازاریابی، موضوعی نیست که تماما مختص به جذب مشتریان جدید و معرفی کسب و کار به مخاطبین جدید باشد.
بازاریابی یا مارکتینگ، موضوعی است که علاوه بر توجه زیاد به جذب مشتریان جدید، به همان اندازه نیز درباره بازگشت مشتریانی که قبلا یکبار از محصولات و خدمات ما استفاده کرده اند، توجه نشان می دهد.
به عبارت بهتر، علاوه بر مقوله جذب مشتری، حفظ مشتریان قدیمی نیز از مباحث بسیار مهمی است که علم بازاریابی در شاخه ای تحت عنوان ریتنشن مارکتینگ یا بازاریابی بازگشتی به آن به طور مفصل پرداخته است.
در واقع، حفظ مشتریان قدیمی می تواند حتی به مراتب مهم تر از جذب مشتریان جدید باشد. اما اگر در صحت این جمله دچار تردید هستید، بهتر است مختصری از زمان خود را به مطالعه این مقاله اختصاص دهید تا به شما نشان دهیم که چطور می توانید، تنها با صرف نیمی از انرژی و تمرکزی که به جذب مشتریان جدید اختصاص می دهید، مشتریان قدیمی خود را حفظ کرده و آنها را به چرخه سودآوری خود بازگردانید و در نتیجه فروش خود را افزایش دهید.
ریتنشن مارکتینگ یا بازاریابی بازگشتی به چه معناست؟
پیش از آنکه به دلایل اثبات جمله مذکور مبنی بر اهمیت بیشتر بازگشت مشتریان قدیمی نسبت به جذب مشتریان جدید، بپردازیم، بهتر است ابتدا دریابیم که اصلا ریتنشن مارکتینگ یا آنچه تحت عنوان بازاریابی بازگشتی مطرح است، به چه معناست و از چه مفهومی حکایت می کند.
با توجه به مختصر توضیحاتی که درباره Retention Marketing تا به این لحظه گفته شد، بدیهی است که احتمال دهیم بازاریابی بازگشتی یا ریتنشن مارکتینگ، درباره استراتژی هایی باشد که به ما در جهت بازگرداندن مشتری های گذشته کمک می کند.
به این ترتیب بازاریابی بازگشتی بر روی بازگشت مشتریانی که قبلا یکبار از خدمات و محصولات ما استفاده کرده اند یا بر روی حفظ مشتریانی که تاکنون بارها از محصولات و خدمات ما استفاده کرده اند، تمرکز دارد.
بهتر است با هم نگاهی به چگونگی عملکرد بازاریابی بازگشتی انداخته و ببینیم که این شاخه از بازاریابی چگونه در مراحل آخر چرخه جذب مشتری، برای ما ایفای نقش می کند.
در ابتدای چرخه جذب مشتری، بازاریابی های ما سبب آشنایی مخاطبین با برند ما می شود، سپس در ادامه مردم یا همان مخاطبین، به واسطه مراحل مختلف بازاریابی که توسط ما انجام می پذیرد، نسبت به برند، محصولات و خدمات ما شناخت بیشتری پیدا کرده و رفته رفته به «مشتری شدن» نزدیک تر می شوند.
اما کار بازاریابی در این مرحله به پایان نمی رسد، بلکه این روند در مراحل مختلف دیگری طی استراتژی های متفاوتی نسبت به آنچه در ابتدای چرخه پیاده سازی می کردیم، ادامه پیدا می کند و مخاطبینی که اکنون دیگر آنها را مشتری می نامیم را در چرخه خرید حفظ کرده و مدام آنها را بازگشت می دهد.
پس بنا بر این تفاسیر، هدف Retention Marketing یا همان ریتنشن مارکتینگ، بالا بردن تعداد مشتریان و افزایش دایره افرادی که ما را می شناسند، نیست. بلکه بازاریابی بازگشتی، به طور کلی در پی تحقق 3 هدف زیر است:
- افزایش نرخ بازگشت مشتری و برگرداندن مشتریان به چرخه خرید از کمپانی
- کاهش نرخ ریزش مشتری و تلاش برای حفظ مشتریان فعلی کمپانی در چرخه خرید
- افزایش فرکانس خرید کمپانی و تلاش برای کسب سود بیشتر از مشتریان قدیمی و فعلی
برای درک بهتر آنچه در بازاریابی بازگشتی اتفاق می افتد، می توان به چند مثال ساده و ملموس که بارها برای همه ما اتفاق افتاده است، رجوع کرد:
- احتمالا برای شما هم پیش آمده است که چندین روز یک بازی خاص را با موبایل خود دنبال کرده باشید و دائما زمان خود را در آن اپلیکیشن به بازی کردن بگذرانید و سپس چند روز به هیچ وجه فرصت رجوع مجدد به آن اپلیکیشن و انجام ادامه بازی خود را نداشته باشید. در این صورت احتمالا بارها بر روی موبایل خود نوتیفیکیشن هایی ارسال شده از طرف آن اپلیکیشن بازی را دریافت کرده اید که در حال اطلاع رسانی جوایزی است که در این بازی به صورت رایگان به شما تعلق گرفته است، جوایزی مانند، جان اضافه شخصیت بازی، زمان اضافه مسابقات بازی و یا هر جایزه دیگری که در آن بازی داشتنش یک ارزش به حساب می آید.
به این ترتیب کمپانی آن اپلیکیشن، قصد دارد به این طریق علاوه بر آنکه اپلیکیشن خود را مجدد به ذهن شما یادآور می شود، با ارائه جوایزی، شما را تشویق به بازگشت مجدد به بازی و استفاده از آن اپلیکیشن کند.
- مثال دیگر، دریافت ایمیل های ارسال شده از فروشگاه های اینترنتی است. احتمالا برای شما هم پیش آمده است که یک یا چند بار از یک فروشگاه اینترنتی کالا یا کالاهایی را خریداری کرده باشید و اکنون مدت ها باشد که دیگر به آن فروشگاه اینترنتی سر نزده و از اجناس آنها دیدن نکرده و خریدی را به سرانجام نرسانده باشید.
در این صورت با توجه به کالاهایی که در گذشته از این فروشگاه اینترنتی خریداری کرده اید، فروشگاه سلیقه شما را به طور نسبی شناخته است و اکنون با ارسال فهرستی از کالاهایی که حدس می زند شما تمایل به خرید آنها داشته باشید، به همراه تخفیفات ویژه درج شده بر روی آن کالاها، قصد دارد نام خود را به شما یادآوری کند و شما را به بازگشت مجدد به فروشگاه و انجام خریدی دیگر تشویق کند.
چرا ریتنشن مارکتینگ، یک استراتژی هوشمندانه است؟
برای یک بیزینس یا استارتاپ تازه تأسیس، طبیعی است که استراتژی های مارکتینگ بر اساس دستیابی به مشتریان جدید تعیین شده باشد. اما برای یک بیزینس قدیمی تر، یا برای همان بیزینس نوپا بعد از گذشت مدتی، استراتژی ها نیاز به بازبینی و تغییر مسیر دارند. در واقع لازم است در این مرحله از یک کسب و کار، از هر شاخه ای در بازاریابی که هستیم، به شاخه بازاریابی بازگشتی رفته و ادامه مسیر را بر اساس قوانین این شاخه از بازاریابی طی کنیم تا به این ترتیب، تمرکز بیشتری بر روی مشتریان فعلی یا قدیمی خود بگذاریم.
بدون بازاریابی بازگشتی یا همان ریتنشن مارکتینگ، تمامی تلاش های یک کسب و کار که طی سال ها بازاریابی و مارکتینگ برای دستیابی به تعدادی مشتری صورت گرفته است، از بین رفته و بلا استفاده می ماند.
یک برند به احتمال زیاد، زحمت بسیاری برای دستیابی به مشتریانی که امروز دارد، کشیده است. اما بدون ریتنشن مارکتینگ، تمام این زحمات از بین خواهد رفت و این از دست رفتن مشتری، یک اشتباه پر هزینه برای یک کسب و کار به حساب می آید.
همچنین وقت و انرژی که در ریتنشن مارکتینگ احتیاج داریم، بسیار کمتر از وقت و انرژی صرف شده در زمانی است که در حال بازاریابی برای دستیابی به مشتریان جدید بودیم.
- نگه داشتن مشتریان قدیمی، سود کسب و کار ما را افزایش می دهد. اگر تنها 5% از آنچه بازاریابی بازگشتی از ما می خواهد را محقق کنیم، چیزی در حدود 25 الی 95 درصد سود به دست آورده ایم.
- فروش محصول یا خدمت، به مشتریان قدیمی، بسیار آسان تر از فروش آنها به مشتریان جدید است. شانس فروش محصولات و خدمات به مشتریان قدیمی بین 60 تا 70% است، این در حالی است که شانس فروش محصولات و خدمات به مشتری جدید چیزی در حدود 5 الی 20% است.
- هربار که یک مشتری از شما خرید مجددی انجام می دهد، احتمال بازگشتش بیشتر می شود. معمولا بعد از اینکه یک مشتری برای اولین بار از شما خریدی انجام می دهد، احتمال اینکه دفعه بعدی که شما را دید یا با شما در تماس بود، باز هم از شما خرید کند، چیزی در حدود 60 الی 70% است. زمانی که این مشتری برای بار دوم یا سوم از شما خرید کند، احتمال آنکه مجدد به سراغ شما بیاید بسیار بیشتر می شود.
- هزینه جلب توجه مشتری قدیمی، بسیار کمتر از هزینه جلب توجه یک مشتری جدید است. هزینه جذب یک مشتری جدید حدودا 5 برابر هزینه نگهداری یک مشتری قدیمی است.
- مشتریان قدیمی، تمایل بیشتری به هزینه کردن برای دریافت محصولات و خدمات شما دارند. افرادی که در حال حاضر از شما خریدی انجام داده اند، تمایل بیشتری به هزینه کردن مجدد برای دریافت خدمات و محصولات شما دارند، چرا که قبلا یکبار این کار را انجام داده اند.
- مشتریان قدیمی و خرسند از شما، خودشان کمکی جهت پدیدار شدن مشتریان جدید برای کسب و کار شما هستند. مشتریان قدیمی که به آنها اهمیت داده شود، جزئی از طرفداران شما خواهند شد. همین امر سبب می شود تا آنها به صورت ناخودآگاه شما را به دوستان خود معرفی کنند. از طرفی دوستان به حرف یکدیگر بیشتر از تبلیغات اعتماد می کنند و همین امر سبب می شود شما بدون پرداخت هزینه برای تبلیغات، مشتریان جدید به دست آورید.
به این ترتیب متوجه شدیم که بازاریابی بازگشتی یا ریتنشن مارکتینگ، یک شاخه پر فایده از بازاریابی محسوب می شود که در پی آن، خرسندی مشتریان، تبلیغات دهان به دهان و سینه به سینه برای برند ما، خرید های چندباره و چندباره توسط مشتریان یکسان، افزایش سود شرکت علی رغم تلاشی کمتر نسبت به قبل و بسیاری از دستاوردهای دیگر، برای کسب و کار ما به ارمغان آورده می شود.
چگونه بازاریابی بازگشتی را آغاز کنیم؟
بهتر است فرصت را از دست نداده و برای پدیدار شدن مشتریانی وفادار، هرچه سریعتر اقدام کنیم. در این بخش، چند روش کاربردی و مهم در جهت حفظ مشتریان فعلی و همچنین بازگشت مشتریان قدیمی، برای کسب و کار شما ارائه شده است.
1- دفاع و حمایت
مأموریت ها و وظایف انسانی که برای شما امری مهم هستند، برای دیگران و همچنین برای مشتریان شما نیز حیاتی و ارزشمند هستند. برای مثال اگر دغدغه شما حفظ سلامت مردم جهان است، اگر به کاهش آلودگی های زیست محیطی می اندیشید، به دنبال سرپناه برای حیوانات نیازمند حمایت هستید یا هر دغدغه انسان دوستانه و خداپسندانه دیگری دارید، در جهت تحقق آن برنامه ریزی کنید.
مشتریان شما زمانی که ببینند در یک عمل خیرخواهانه مشارکت کرده اند، احساس خرسندی خواهند داشت. به این ترتیب اگر مشتریان شما قصد تهیه محصول یا خدمتی را داشته باشند که علاوه بر شما شرکت های دیگری نیز آن را تولید و ارائه می کنند، تمایل بیشتری به انجام خریدشان از کمپانی شما دارند چرا که می دانند برای مثال بخشی از سود حاصل از خرید آنها صرف یک امر خیرخواهانه می شود.
2- کد تخفیف ها و معاملات روزانه
ارائه کد تخفیف، بن هدیه و گزینه هایی از این دست، به مشتریان شما تمایل بیشتری برای خرید کردن از شما القا می کند. زمانی که آنها می دانند، با خرید از فروشگاه اینترنتی شما، بر روی خرید بعدی خود درصد قابل توجهی تخفیف دریافت می کنند، به احتمال زیاد به فروشگاه های دیگری که در صنف شما فعالیت می کنند، سر نخواهند زد.
بر اساس تحقیقات انجام شده، ارائه کد تخفیف یا کوپن به مشتریان و اطلاع رسانی این اتفاق با ارسال ایمیل هایی برای آنها یا از طریق شبکه های اجتماعی، احتمال خرید مجدد مشتریان قدیمی را بیش از 38% افزایش می دهد.
3- انحصار
مردم دوست دارند، خاص و منحصر به فرد دیده شوند. شما می توانید از همین علاقه مردم در ریتنشن مارکتینگ خود، استفاده کنید. یک باشگاه مشتریان یا گروه شامل مزایایی خاص تشکیل دهید، بگذارید مشتریان شما این حس را داشته باشند که به مرحله ای دست یافته اند که دیگران هنوز به آن نرسیده اند و دستاوردهایی دارند که دیگر مشتریان در کمپانی شما هنوز به آنها دست نیافته اند.
در بیزینس های B2B نیز می توانید این کار را انجام دهید. می توانید محصولات مشترکی با بیزینس هایی که بیش از بقیه با شما کار کرده اند طراحی و تولید کنید و کمپین های دو طرفه تشکیل دهید و خدمات و محصولاتتان را در قالب یک پکیج برای مشتریان هر دو بیزینس ارائه دهید.
4- برنامه های وفاداری
زمانی که شما قدردانی خود را نسبت مشتریانتان بابت خریدی که از شما کردند، ابراز می کنید، مشتریان نسبت به کسب و کار شما برخوردی منصفانه تر خواهند داشت. این قدردانی ها می تواند ارائه یک کارت ویژه به مشتریان برای داشتن یک تخفیف یک ماهه باشد.
برای مثال زمانی که مشتری یک کافی شاپ، پس از اولین باری که زمان خود را به نوشیدن قهوه در آن کافی شاپ سپری کرده است، یک کارت وفاداری یک ستاره دریافت کند، او همیشه این کارت را در کیف پول خود نگهداری می کند و همیشه گوشه ذهنش می ماند که اگر قصد نوشیدن یک فنجان قهوه را داشت، به آن کافی شاپ برود تا علاوه بر نوشیدن قهوه، یک ستاره دیگر بر روی کارت خود دریافت کند، به این ترتیب او برای دریافت ستاره های بیشتر هم شده باشد، باز به آن کافی شاپ باز می گردد!
5- ایمیل مارکتینگ
ایمیل مارکتینگ، یکی از راه های مهم برقراری ارتباط میان برند و مشتری است. ایمیل مارکتینگ یک گزینه مناسب برای آگاه کردن مشتریان نسبت به محصولات و خدمات جدیدی است که به کسب و کار شما اضافه شده است.
6- پنل هایی برای مشتری
بر اساس مطالعات انجام شده، داشتن یک کانال یا پلتفرم مجزا برای دریافت فیدبک یا همان بازخورد از مشتریان، تاثیرات شگرفی در تحقق مسیر بازاریابی بازگشتی دارد. آیا مشتریان شما، امکان ارائه پیشنهاداتی برای طراحی محصولات توسط شما را دارند؟
زمانی که شما، صفحه، کانال یا پنلی را برای ثبت نظرات، پیشنهادات یا انتقادات مشتریان خود، به صورت اختصاصی در اختیار آنها می گذارید، آنها از شما احساس مهم بودن و احترام را دریافت می کنند.
7- ابزارهای رایگان
به این بی اندیشید که برای رقم زدن بهترین خرید برای مشتریان خود، چه ابزارهای رایگانی را می توانید در اختیارشان قرار دهید. مثلا می توانید برنامه ای طراحی کنید که به وسیله آن، مشتریان بتوانند تصویر محصولی که قصد خریدش را دارند در منزل خود بررسی کنند، مثلا به کمک آن برنامه قادر باشند تصویر کتابخانه ای که قصد خریدش را دارند، بر روی آن قسمت از خانه که قصد گذاشتن کتابخانه را دارند، قرار دهند و ببینند آیا این خریدشان، جلوه خوبی به خانه می دهد یا بهتر است کتابخانه ای دیگر را برای خرید بررسی کنند.
به طور کلی منظور از این راهکار این است که برای سهولت و افزایش وسعت دید مشتریان خود، دائما به فکر طراحی یک ابزار رایگان باشید. مثلا امکان مقایسه قیمت یا مقایسه مشخصات فنی بین دو محصول را برای آنها ایجاد کنید.
به این ترتیب حتی اگر قصدشان نباشد که از شما خرید کنند، برای مقایسه محصولات هم که شده سری به وبسایت یا فضایی که برای آنها به صورت رایگان در نظر گرفته اید می زنند و این خود احتمال خرید کردن از شما را چند برابر می کند. به علاوه آنها دائما به خاطر استفاده از آن ابزار رایگان هم که شده، به سمت شما باز می گردند و ناگهان وارد قیف فروش شما می شوند.
8- جوایز معرفی
برای مشتریان خود، جوایز معرفی بگذارید. مثلا به آنها و هر شخصی که از طرف آنها مشتری شما می شود، 10% تخفیف دهید. بر اساس مطالعات، 13% از افرادی که با جوایز معرفی، مشتری شما شده اند از شما خرید خواهند کرد.
9- شخصی سازی
روابط برندتان را با مشتری های خود شخصی کنید. برای درک بهتر این موضوع می توانیم به مثالی ساده اشاره کنیم. احتمالا شما هم در صندوق ایمیل ها یا مسیج های خود، پیام های تبلیغاتی یا اطلاعیه هایی را که ابتدای متن خود را با نام کوچک شما آغاز کرده اند، دریافت کرده اید. همه ما به این قبیل پیام ها احساس بهتری داریم تا پیام هایی که ابتدای آنها با عناوینی مانند، کاربر گرامی، مشتری عزیز و مواردی از این دست آغاز شده است.
تحقیقات نشان داده اند، پیام هایی که ابتدای آنها با نام کوچک شخص دریافت کننده، آغاز می شود، 50% بیشتر از پیام های دیگر، احتمال باز شدن و مطالعه شدن دارند.
10- یادآوری مجدد
این راهکار از مجوعه راهکارهای استراتژی بازاریابی بازگشتی یا ریتنشن مارکتینگ، بیشتر در کسب و کارهای آنلاین کاربرد دارد. بر اساس این راهکار، شما باید مشتریان و کاربران خود را به شیوه ای که در ادامه توضیح می دهیم، مجددا به سایت خود بازگردانید تا احتمال خریدشان از شما بیشتر شود.
فرض کنید که مشتری وارد سایت شما شده است و از 5 کالای مختلف دیدن کرده است. زمانی را درون صفحات مربوط به این کالاها سپری کرده است و سپس از سایت شما خارج شده است.
به این ترتیب شما می توانید یک یا دو روز بعد، با ارسال یک ایمیل، به او مواردی که از آنها دیدن کرده بود اما نسبت به خرید آنها اقدامی به عمل نیاورده بود، یادآور شوید.
یا اگر مواردی را به سبد خرید خود انتقال داده است اما خرید خود را نهایی نکرده است، به او یادآور شوید که برای مثال 5 کالا در سبد خرید شما منتظر تعیین وضعیت توسط شما هستند.
بر اساس مطالعات، 14.6% مشتریان با استفاده از این روش به وبسایت فروشنده بازگشته و حتی اگر خریدی نکنند، یکبار دیگر با نام برند و فضای آن کسب و کار در تعامل قرار می گیرند. در حال حاضر، کسب و کارهای به روز دنیا، 50% از بودجه تبلیغات خود را صرف این راهکار می کنند.
11- ارائه خدمات استثنائی
خدماتی که به عنوان هدیه برای مشتریان خود در نظر گرفته اید را منحصر به فرد کنید. به این معنی که برای یک مشتری خاص، یک هدیه خاص در نظر بگیرید که نظیرش را به مشتری دیگر خود نداده اید. یا اگر این امکانات را ندارید، سعی کنید کارهای کوچک اما مربوط به او انجام دهید، مثلا نامش را به خاطر بسپارید یا تولدش را با ارسال یک ایمیل یا پیام تبریک بگویید.
چه زمانی باید از کمپین های ریتنشن مارکتینگ استفاده کرد؟
همچنان که در حال اجرایی کردن برخی از موارد و راهکارهای بالا هستید، راه اندازی کمپین هایی که در این بخش به شما پیشنهاد می دهیم را نیز در ذهن خود برنامه ریزی کنید.
1- کمپین سلام خداحافظ
برای مشتریان خود، یک طرح جالب توجه جهت خوش آمدگویی و بدرقه کردن، طراحی و پیاده سازی کنید. به این ترتیب هربار که وارد فروشگاه اینترنتی، فیزیکی یا شرکت شما شوند، با یک احساس به یاد ماندنی مورد استقبال قرار گرفته و هربار که بخواهند از پیش شما بروند با یک خداحافظی به یاد ماندنی بدرقه می شوند.
برای مثال برخی از سایت ها زمانی که وارد آن می شویم، به وسیله یک پاپ آپ، یک جمله کوتاه زیبا را به عنوان خوش آمدگویی به ما نمایش می دهند، زمانی هم که قصد بستن صفحه مربوط به آن سایت را داریم مجدد با یک پاپ آپ با مضمون «به امید دیدار» ما را بدرقه می کنند.
در فروشگاه ها یا شرکت هایی که مشتریان به صورت حضوری به آن وارد و از آن خارج می شوند نیز می توان ایده های خلاقانه ای را اجرا کرد. برای مثال شخصی برای خوش آمدگویی و بدرقه مشتریان جلوی درب بایستد و یا یک سبد از کارت های خوش آمدگویی جلوی راه مشتری باشد که از او بخواهد کارت مربوط به خوش آمد گویی را بردارد.
2- کمپین مشتری های فعال
حواستان به مشتری هایی که همیشه از شما خرید می کنند، باشد. حتی اگر مطمئن هستید که آنها هرگز شما را رها نمی کنند و خریدشان را از شخص دیگری انجام نمی دهند، باز هم برای حفظ احترام و ایجاد احساس خوب مورد توجه بودن در آنها، تلاش کرده و اقداماتی را صورت دهید.
3- کمپین مشتری های بلاتکلیف
این دسته از مشتریان، افرادی هستند که هم هستند و هم نیستند. در واقع نمی دانید که می توانید آنها را مشتری دائم و قدیمی خود خطاب کنید یا چند ماهی یکبار سری به محصولات شما می زنند و بی آنکه خریدی انجام دهند شما را ترک می کنند. این افراد معمولا کسانی هستند که از خدمات رایگان استفاده می کنند. طرح رایگان اکانتشان رو به پایان است و گاهی سری به کسب و کار شما می زنند. برای آنکه این افراد را دلگرم کرده و به مشتریان فعال خود تبدیل کنید، برنامه ریزی کرده و کمپین هایی را تدارک ببینید.
4- کمپین مشتریان از دست رفته
مشتری از دست رفته کسی است که سال پیش یکبار از شما خرید کرده است و از آن زمان تاکنون دیگر خبری از او ندارید. در بین کارهای خود حتما حواستان به این دسته از مشتریان باشد و برای آنها نیز کمپینی برنامه ریزی کنید و ایده هایی ارائه دهید که بتوانید آنها را مجدد به سمت محصولات و یا خدمات خود باز گردانید.
نتیجه گیری
به یاد داشته باشید که هزینه های لازم جهت اجرای ریتنشن مارکتینگ یا ریتنشن مارکتینگ، بسیار کمتر از هزینه های مالی، زمانی، نیروی انسانی و انرژی لازم برای جذب مشتریان جدید و اجرای شاخه های دیگر بازاریابی است.
فراموش نکنید که با استفاده از استراتژی های بازاریابی بازگشتی یا ریتنشن مارکتینگ، یک کسب و کار فعال و پویا خواهید داشت که قطره قطره سرمایه گذاری های انجام شده در آن، یکی پس از دیگری به شما بازگردانده خواهد شد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.