8 نکته کلیدی بوت استرپ موفق در استارتاپ ها
اصطلاحی رایج میان کارآفرینان و استارتاپ ها به نام بوت استرپ (Bootstrap) وجود دارد. این واژه به معنای خودگردانی است و به رشد و پیشرفت یک استارتاپ بدون جذب سرمایه اضافی اشاره دارد.
همانطور که می دانید تمامی استارتاپ ها روزی به جذب سرمایه نیاز پیدا می کنند و عملی را که تا به این روز یک استارتاپ انجام می دهد، بوت استرپ یا همان خودگردانی می گویند.
این واژه را زمانی می توان به یک استارتاپ اطلاق کرد که با وجود عدم جذب سرمایه، در حال رشد و توسعه می باشد. بنابراین نمی توان این واژه را به استارتاپ هایی که قبل از جذب سرمایه قرار دارند و در حال رشد و پیشرفت نیستند نسبت داد.
ارزش یک استارتاپ زمانی که به شکل بوت استرپ به راه خود ادامه می دهد، مرتبا در حال افزایش است. بنابراین اگر استارتاپی به شکل بوت استرپ در حال پیشرفت باشد، ارزش آن استارتاپ روز به روز افزایش خواهد یافت.
بوت استرپ کردن، نیاز به یک تیم حسابگر و مدیر دارد که در این مقاله 8 نکته کلیدی برای یک خودگردانی موفق را می توانید بیاموزید.
1. از فضاهای اشتراکی استفاده کنید.
یک استارتاپ در ابتدای مسیر با عدم قطعیت ها و ریسک های فراوانی دست و پنجه نرم می کند و در اکثر مواقع در همان ماه های اول شکست می خورد. بنابراین بهتر است در این روزها سرمایه اندک خود را برای اعتبارسنجی، جذب مشتری و هر آنچه ارزشی به استارتاپ شما می افزاید صرف کنید.
زیاد می بینیم که یک استارتاپ در همان روزهای ابتدایی و به دنبال رسمی تر جلوه دادن کار خود، اقدام به اجاره دفتر کار می کند و از همان ابتدا هزینه ای بی فایده را به تیم متحمل می کند.
استفاده از فضاهای اشتراکی نه تنها هزینه های شما را به شدت کاهش می دهد بلکه می توانید در چنین فضاهایی با استارتاپ های دیگر آشنا شوید و ایجاد هم افزایی کنید. شما با مستقر شدن در یک فضای اشتراکی در میان صدها نفر دیگر قرار می گیرید که معمولا به دلیل شرایط سنی و کاری، این افراد همان پذیرندگان آغازین محصولات فناورانه هستند و شما به راحتی می توانید درباره محصول خود و چگونه بهتر کردن آن با آنها مصاحبه و گفتگو کنید.
برخی استارتاپ ها حتی بعد از جذب سرمایه نیز این فضاها استفاده می کنند چرا که بنیانگذاران این استارتاپ ها به خوبی می دانند سرمایه جذب شده را در کجا و به چه شکل باید استفاده کنند تا بیشترین نرخ بازدهی و سودآوری را برای آنها داشته باشد.
2. از انتخاب مدل درآمدی فریمیوم اجتناب کنید.
همانطور که می دانید مدل درآمدی فریمیوم (Freemium) یکی از رایج ترین مدل های درآمدی است. در این مدل درآمدی کاربر هزینه ای برای استفاده از محصول پرداخت نمی کند و منبع درآمدی اصلی معمولا حول تبلیغات می باشد. رسیدن به سوددهی در چنین مدل های درآمدی بسیار دشوار و زمان بر می باشد چرا که شما برای گرفتن سفارش تبلیغات باید به حداقلی از میزان بازدید روزانه رسیده باشید.
در شرایط فعلی و بالا بودن هزینه ها، گذراندن این دوره و رسیدن به مرحله درآمدزایی کاری بسیار دشوار می باشد. بنابراین زمانی که ایده خود را پرورش می دهید به خوبی روی مدل درآمدی آن فکر کنید و تا حد امکان از انتخاب این مدل درآمدی اجتناب کنید.
3. هزینه های شخصی خود را به شدت کاهش دهید.
اگر شما کارآفرینی را در زندگی خود برگزیده اید و آن را هدف و غایت نهایی خود قرار داده اید، پس برای موفقیت باید بهای آن را بپردازید. هر موفقیتی بهایی دارد و بهای موفقیت در کارآفرینی تلاش مستمر و حفظ انگیزه است. زمانی که شما تصمیم به شروع یک استارتاپ می گیرید، باید تمام فکر و تمرکز خود را محدود به رشد و پرورش ایده خود کنید. باید آنقدر به استارتاپ خود و این مسیر علاقمند باشید که شبانه روز روی آن کار کنید و هرگز خسته نشوید.
حتما تفریح را چاشنی کار کنید تا قوه تخیل و خلاقیت خود را هوشیار نگه دارید. اما هرگز سراغ تفریحات گران قیمت و صرف هزینه های بیهوده نروید و تا جای ممکن پول و سرمایه اندک خود را صرف نیازهای اصلی کنید.
4. تا جایی که می توانید خودتان کارها را انجام دهید.
به طور حتم عشق و علاقه کارآفرینی آنقدر در شما و تیمتان بالاست که به شرط مطالعه مستمر، در کمترین مدت زمان می توانید در یک حوزه خاص متخصص شوید. سعی کنید اندک سرمایه خود را برای کارهایی که انجام آن برایتان غیر ممکن است، صرف کنید.
برای مثال هیچ دلیلی وجود ندارد شما در روزهای ابتدایی هزینه ای را برای استخدام یک متخصص تولید محتوا بپردازید. به جای آن توصیه می کنم با کمی مطالعه و یادگیری، آن کار را خودتان انجام دهید. بله درست است که شما به اندازه یک متخصص تولید محتوا کاربلد نیستید، اما در مرحله ای که استارتاپ شما در آن قرار دارد همین مقدار تخصص کافیست.
اگر در تیم خود توسعه دهنده وب ندارید، توصیه می شود در درجه اول یک نفر مسلط به زبان های مورد نیاز را به عنوان هم بنیانگذار وارد تیم کنید و در درجه دوم اگر چنین کاری برایتان مقدور نیست با برون سپاری کارهای توسعه را انجام دهید تا با کمترین هزینه های ممکن بتوانید محصول خود را تولید کنید.
5. تا حد ممکن از سرویس ها و خدمات رایگان استفاده کنید.
یکی دیگر از کارهایی که باید در راستای صرفه جویی در هزینه ها انجام دهید، استفاده از خدمات و ابزارهای رایگان است. برای مثال برای ایمیل مارکتینگ، مدیریت شبکه های اجتماعی، تماس آنلاین با پشتیبان و… ابزارهای رایگان بسیاری وجود دارند که می توانید از آنها استفاده کنید.
6. کمپین های تبلیغاتی کم هزینه، خلاقانه و پر بازده طراحی کنید.
بر کسی پوشیده نیست که هزینه کردن برای تبلیغات به هر صورت باعث رشد فروش و گسترش یک استارتاپ می شود. به راحتی می توانید یک کمپین گوگل ادوردز اجرا کنید و بازدید روزانه خود را به یکباره افزایش دهید. اما مساله ای که وجود دارد این است که آیا استارتاپ شما به مرحله همخوانی محصول/بازار رسیده است یا خیر؟
توضیح درباره مرحله همخوانی محصول و بازار از حوصله این مقاله خارج است. اما اگر هنوز مطمئن نیستید محصول شما دقیقا همان چیزی است که مشتری از شما می خواهد چرا باید هزینه های هنگفتی را بابت تبلیغات پرداخت کنید؟ پس تا زمانی که محصول شما تحت آزمایش است و به سرعت در حال طی کردن چرخه های بازخورد (Build – Measure – Learn) می باشید باید با هدف قرار دادن جامعه ای کوچک از مشتریان، فرضیات خود را مورد آزمایش قرار دهید.
سعی کنید کمالگرایی را در روزهای ابتدایی کنار بگذارید و فرضیات خود را با کمترین هزینه ها آزمایش کنید. برای مثال من برای استارتاپ فلای کمپینی با هدف برندینگ طراحی کردم که برای اجرای آن به یک ربات تلگرامی برگزار کننده آزمون نیاز داشتیم. گزینه های پولی بسیاری بودند که ویژگی های شخصی سازی بسیاری داشتند. اما در نهایت ما از یک ربات تلگرامی به همراه تبلیغات در ابتدای آزمون استفاده کردیم و با این وجود نزدیک به 2500 نفر در این آزمون شرکت کردند و ما بدون هیچ گونه هزینه ای به اهداف خود رسیدیم و از طریق این کمپین نزدیک به 400 نفر طی 3 روز در استارتاپ فلای ثبت نام کردند.
7. سنجه های کلیدی مختص استارتاپ خود را بیابید.
اگر شما سنجه های کلیدی (Key metrics) خود را هنوز نیافته اید، هرچه سریع تر باید آنها را استخراج کنید. نداشتن سنجه های کلیدی مانند نداشتن چراغ قوه در یک مسیر تاریک است. اگر شما نتوانید میزان پیشرفت خود را ارزیابی کنید، هیچ گاه نمی توانید مسیر درست را بیابید. سنجه های کلیدی به شما کمک می کند تا ملاکی صحیح برای پیشرفت داشته باشید و بتوانید کانالهای موثر بازاریابی و تبلیغات را به درستی تشخیص دهید.
بنابراین اگر شما سنجه های کلیدی استارتاپ خود را نیافته باشید، منابع خود را در مسیرهای اشتباهی صرف می کنید و در نهایت نمی توانید تا قبل از اولین راند جذب سرمایه خودگردانی موفقی داشته باشید.
8. از گرفتن وام خودداری نمایید.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که برخی کارآفرینان مرتکب می شوند این است که برای تامین مالی در روزهای ابتدایی اقدام به گرفتن وام می کنند. اینگونه افراد معمولا تعصبی نا به جا نسبت به ایده و استارتاپ خود دارند و به خیال اینکه به زودی موفق خواهند شد، خود را گرفتار اقساط وام می کنند.
اما همیشه واقعیت با چیزی که این افراد فکر می کنند فاصله زیادی دارد و در اکثر موارد بنیانگذاران این استارتاپ ها بعد از قبول شکست تنها سوغاتی که از سفر کارآفرینی خود بدست می آورند، ماه ها قسط وام است که خود عاملی قوی برای از بین بردن انگیزه کارآفرینی در این افراد است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.